گوینده یکی از برنامه های زنده تلویزیون مطلبی را گفت که حیف است مکتوب نشود :
امید و آرزو هنگامی که درونی شوند هدف خواهند شد و رسیدن به آن شعفی دارد غیر قابل توصیف و شاهد آن هم این روایت است :
خورخه لویس بورخس بزرگترین نویسنده آمریکای لاتین و پدر سبک رئالیسم جادویی و کسی که به ۳۰ زبان داستان نوشت و ۸۰ زبان دنیا را ( منجمله عربی و فارسی را ) به روانی می دانست در دهه ۸۰ عمرش جهت مراسمی که به افتخارش ترتیب داده بودند به کشور مکزیک دعوت شد . سخنرانیهاو افتتاحیه و نشانهای مختلف و برنامه های متنوع و مجلل ..... در اواسط اینهمه برنامه فشرده بورخس به میزبانانش گفت من از شما خواسته ای دارم و اجابتش را خواستارم .
میزبانان خوشحال که بزرگمرد از آنان چه می خواهد ...
بورخس گفت: مرا به دیدار اهرام ببرید ( توضیح : در جنوب مکزیک و شمال گواتمالا اهرام زیادی وجود دارد که متعلق به تمدن مایا بوده است و دقت نجومی در ساخت آنها به کار رفته و تاریخ ساخت آنان بین ۱۲۰۰ تا ۸۰۰ سال پیش است و سنخیت آنان با اهرام مصر هم شگفت انگیز است- فیلم ۲۰۱۲ هم به آن اشاره دارد ) میزبانان گفتند رفتن به آن جنگلهای صعب العبور و مناطق نا امن سرخپوستان عصیانگر برای پیرمردی چون شما توانفرساست و بورخس نپذیرفت .
سرانجام میزبانان مجاب شدو بعد از سفری سخت بورخس را به دیدار اهرام بردند بورخس از جمع جدا شد و چند ساعت محو تماشا و نگریستن به اهرام گردید و سپس از شوق گریه کرد و گفت این دیداری بودکه از زمان کودکی و نوجوانی سخت طالب آن بودم و از شما متشکرم که در واپسین سالها مرا به این وصال رساندید.
ومیزبانان سخت شگفت زده اینهمه شوق شدند چون نکته در اینجا بود که بورخس نابینای کامل بود .
مهم دیدن به چشم سر نیست
مهم شوق حضور است و شور وصال است
آقای مهاجرانی تسلیت عرض کرده وبقای عمر شما را از درگاه ایزد منان خواهانیم
من قرار بود دیروز با آقای مرتضوی تماس داشته باشم که فرم را دانلود کرده ام یا نه ولی ایشان احتمالا داخل اتاق نبودند که جواب تلفن را بدهند .
از لطف شما سپاسگزارم
بله ایشان زمان کوتاهی در ستاد بودند