دیشب بار دیگر مسعود جعفری جوزانی غافلگیرم کرد و
انگار عادتش شده که در این هفت - هشت ماهه هر از چندی نفس را در سینه حبس کند
اما مفصل ماجرا
خیلی سال پیش درست یادم نیست _ 24 - 25 سال پیش جشنواره فیلمی گذاشته بود که من عاشق فیلم به خاطر خبری که از آن خوانده بودم ( نوع گویشها بخصوص حمید جبلی ) شوق دیدن آن را داشتم و دیدمش یک اثر خوش ساخت و یکدست از ماجرای معلمی روستایی و آنچنان شد که علی نصیریان جایزه بهترین گرفت و از ( جاده های سرد ) جعفری جوزانی تقدیر شد ( البته او ادای دین کرد بود به موطنش- استان مرکزی).
دو سه سالی پس آن با ( درمسر تند باد ) یک ملودرام طولانی مدت اجتماعی در مدت بیش از 3 ساعت خلق شد که گرچه وقایع تاریخ ابتدای قرن جاری شمسی را در جغرافیای فارس و کهگیلویه به زیبایی به توصیر می کشید اما تایم بالای آن مخاطب را زیاد خوش نیامد ( اما من خودم شیفته اش شد ) .
( دل و دشنه ) نه به دل می نشست و نه دشنه اش برا بود و......
پارسال بود که تیزرهای تلویرزیونی خبر از آمدن سریالی دادند متفاوت ...
و باز جعفری جوزانی..
اولین شگفتی - در فصل کودکی دو سه قسمتی که به سفر می پرداخت تو گویی ماشین زمان اختراع شده و بیننده را بی کم و کاست به آغازین سالهای این قرن برده
فقط سکانسهای به دنیا آمدن کودک در میان برف یا کاروانسرا و پرده خوانی هوش از سر آدمی می برد باورش سخت است اما در صحنه چلو کش کردن برنج در خانه ایرانی در تهران حتی بوی برنج به مشام می رسید و این میسر نیست مگر وسواس و ذوق بی بدیل کارگردان در خلق آن .
دو مین شگفتی - بیژن خلبان شده و ایران شتابان و هول زده در گام برداشته به سوی قافله ( بخوانید به حق غافله ) تمدن غرب - که گویی روحت شاد حاتمی دوباره داری قاب می بندی در شهرک سینمایی خودت ولی ..
از آن بی بدیل تر حکایت اشغال و مقاومت است که تاکنون در کتب تاریخ بعنوان ( بچز اندکی مقاومتی در برابر متفقین نشد ) و جوزانی این اندک را پرداخته و می گوید که همان اندک مردان مرد بودند که بی فرماندهی و سلاحی جان بر کف نهادند و ...
باز بیشتر در همین فصل جوانی سکانسهای بی نظیری وجود دارد که جز در سینمای حرفه ای طراز اول جهان تالی ذر ایران ندارد ( سکانس مهمانی افسر ارشد روس به افتخار بیژن و ...9
سومین شگفتی - این استاد بزرگ - بزرگان سینمای جنگ را مدد گرفته و با استعانت و یاری خداوند آنچنان تصویری از جنگ ساخته که بدیلی نمی یابم - استحاله خانم دکتر جوان در بیمارستان صحرایی که نفس را می برد ....
ود یگر هیچ که فقط می توانم همکاران را به دیدن آن تشویق کنم ...
با سلام و سپاس از شما
بهره بردم.ممنون.
سلام
با تشکر
شما جناب شفیعی مطهر وزارت آموزش و پرورش هستید؟