دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

خاطره ای از دکتر شریعتی

دکتر شریعتی : «کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست
که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه
کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه
در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از
خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن
داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم


نظرات 2 + ارسال نظر
قادر پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:45 ب.ظ

خوب که چی ...؟
چرا در این ایام شعر "فریاد روزگار ماست روح خدا"
را نیاوردی ...؟
یا بیاناتی از "فاطمه فاطمه است "
" پس از شهادت"


موفق باشید

qom group یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:33 ق.ظ

ممنون از نظر شما
این یک خاطره از دکتر شریعتی بود و نه یک مطلب یا مقاله از ایشان . !!!!!!!
این خاطره بسیار زیبا حاکی از آنست که هر کسی را مسخره بنمایید همان عیب به سراغ شما نیز خواهد آمد .
صدق این مطلب را در کتب دینی و درخاطرات بزرگان می توان دید .
موفق و سربلند باشید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد