دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

حکایت آرش کمانگیر !!!! ...

آرش گفت: زمین کوچک است. تیر و کمانی می خواهم تا جهان را بزرگ کنم…
به آفرید گفت: بیا عاشق شویم. جهان بزرگ خواهد شد، بی تیر و بی کمان.
به آفرید کمانی به قامت رنگین کمان داشت و تیری به بلندای ستاره.کمانش دلش بود و تیرش عشق...
به آفرید گفت: از این کمان تیری بینداز، این تیر ملکوت را به زمین می دوزد.
آرش اما کمانش غیرتش بود و جز خود تیری نداشت.
آرش می گفت: جهان به عیاران محتاج تر است تا به عاشقان. وقتی که عاشقی تنها تیری برای خودت می اندازی و جهان خودت را می گستری.
اما وقتی عیاری، خودت ت
یری؛ پرتاب می شوی؛ تا جهان برای دیگران وسعت یابد.
به آفرید گفت: کاش عاشقان همان عیاران بودند و عیاران همان عاشقان...
آن گاه کمان دل و تیر عشقش را به آرش داد و چنین شد که کمان آرش رنگین شد و قامتش به بلندای ستاره و تیری انداخت تیری که هزاران سال است می رود...
هیچ کس اما نمی داند که اگر به‌آفرید نبود، تیر آرش این همه دور نمی رفت! 

 

مرد بزرگ وقار دارد اما متکبر نیست و مرد کوچک تکبر دارد ولی وقار ندارد
کنفوسیوس 

 

 

تغییر لوگوی شرکتهای بزرگ دنیا پس از رکود اقتصاد جهانی و یه حکایت جالب را در ادامه مطلب ببینید...    نظر هم بدین 

تغییر لوگوی شرکتهای بزرگ دنیا پس از رکود اقتصاد جهانی !! ...
 

http://www.redlink1.com/mydocs/group/95/02.jpg
http://www.redlink1.com/mydocs/group/95/03.jpg
http://www.redlink1.com/mydocs/group/95/04.jpg
http://www.redlink1.com/mydocs/group/95/05.jpg
http://www.redlink1.com/mydocs/group/95/06.jpg
http://www.redlink1.com/mydocs/group/95/07.jpg
http://www.redlink1.com/mydocs/group/95/08.jpg
http://www.redlink1.com/mydocs/group/95/09.jpg
 

 

حکایت شیری که عاشق آهو شد !!!! ...

شیر نری دلباخته‏ ی آهوی ماده شد.
شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ی حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،
شیری را دید که به آهو حمله کرد.
فوری از جا پرید و جلو آمد.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دید ماده شیری است.
چقدر زیبا بود، گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است.
همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.
و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد.
.
.
.
.
.
.
نتیجه اخلاقی:
هیچ وقت به امید معشوقتون نباشید!!
و در دنیا رو سه چیز حساب نکنید
اولی خوشگلی تون
دومی معشوقتون
سومی اینکه تو یاد کسی بمونید وقتی لازمه.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد