دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

تیریک سال نو

اکنون که موسم تدبیر بر لیل و نهار در تحویل زمستان سرد به بهار پرشکوفه است ، دست نیاز به درگاه محول الاحوال بر می گیریم تا نظری کند که زنگار غم دنیا از چهره دل خود و دیگران به امید حول حالنا بزدائیم.

بر خود فرض می دانیم در آستانه شروع سال جدید تلاش و همت والای همکاران عزیزمان در دفتر بودجه ستاد را ارج نهاده وبرای ایشان و همه عزیزان همکارمان در ادارات بودجه آموزش و پرورش سراسر کشور توفیق روزافزون همراه با سلامت و سعادت آرزومندیم.

                                             اداره بودجه کـــــــرمان

قاضی|زندگی درخت|تعطیلات عید |مسافر خسته

دو پیرمرد که یکی از آنها قد بلند و قوی هیکل و دیگری قد خمیده و ناتوان بود و بر عصای خود تکیه داده بود، نزد قاضی به شکایت از یکدیگر آمدند.اولی گفت: به مقدار ١٠ قطعه طلا به این شخص قرض دادم تا در وقت امکان به من برگرداند و اکنون توانایی ادا کردن بدهکاریش را دارد ولی تاخیر می‌اندازد و اینک می‌گوید گمان می‌کنم طلب تو را داده‌ام. حضرت قاضی! از شما تقاضا دارم وی را سوگند بده که آیا بدهکاری خودش را داده است، یا خیر. چنانچه قسم یاد کرد که من دیگر حرفی ندارم.دومی گفت: من اقرار می‌کنم که ده قطعه طلا از وی قرض نموده‌ام ولی بدهکاری را ادا کردم و برای قسم یاد کردن، آماده هستم.قاضی: دست راست خود را بلند کن و قسم یاد کن. 

 

به ادامه مطلب هم سر بزنید

ادامه مطلب ...

نوروزتان پیروز

نوروز ۱۳۹۰ بر همه شما بودجه ای مبارک................................




 

یک فایل اکسل هم برایتان می فرستم :( تنها فایل اکسلی که از من شاکی نمی شوید )


نوروزنامه اکسلی بودجه ای ها



تبریک سال نو

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار 

یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال 

حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی 

 

 و تجدید حیات طبیعت می باشد  

رابه همکاران عزیز تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی  

 

سرشار از برکت و معنویت 

را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شماعزیزان مسئلت  

 

مینماییم

پیامی از همکاران استان بوشهر

سه شنبه 24 اسفند ماه سال 1389 ساعت 14:14
ارسال کننده اداره بودجه استان بوشهر  <bod1388@gmail.com>
عنوان نامه تبریک سال نو
متن نامه زکوی یارمی آیدنسیم بادنوروزی     ازاین بادارمدد خواهی چراغ دل برافروزی
اینک که طبیعت درآستانه ی رستاخیزی بزرگ قراردارد ونسیم بهارروحی تازه درکالبدطبیعت بی جان دمیده ونقاش جهان آرازیباترین جلوه های خداوندی راترسیم نموده ، مانیز پیشاپیش سال نورابه همه ی همکاران بودجه وزارت واستانهاتبریک عرض نموده ، ازخداوند متعال سالی پربرکت همراه باتندرستی وسرافرازی وسربلندی رابرای شماوخانواده محترمتان مسالت داریم.منتظرقدوم مبارک هستیم.(همکارانتان دراداره بودجه استان بوشهر)

تسلیت

ای دختر آفتاب ای خواهر ماه

ای آنکه تو را ستاره ها خاطرخواه

این ذره به درگاه توآورده پناه

یا فاطمه اشفعی لنا عندالله

وفاتش تسلیت

پیام تبریک

آسمان دیده بر زمین گشوده بود و مدینه، شب انتظارش را به دست صبح امید  می سپرد که ناگاه در صبح دمی حیات بخش آفرینش، تولدی دوباره کرد و یازدهمین روشنگرش را به هستی بخشید. عرش به برکت میلاد جهان افروز امام عسکری (ع) بزم شادی گستراند.

ولادت با سعادت امام یازدهم امام حسن عسکری(علیه السلام) بر عموم شیعیان و دوستداران آن امام همام علی الخصوص همکاران محترم بودجه ای تبریک و تهنیت باد.

نوستالژیا

نمی دانم اولین بار با این واژه کجا آشنا شدم

شاید سالهای آخر دبیرستان بود و من تشنه دانستن و پاتوقم جشنواره فیلم فجر سالهای میانی دهه ۶۰ که هر جور شده بود کلاسهای فوق العاده بعدازظهر را قیچی می کردیم و اگر ایام غیر جشنواره بود استادیوم امجدیه بازیهای استقلال و اگر ایام جشنواره سینما عصرجدید ( در آن سالها فقط جشنواره فیلمهای خارجی می رفتیم و عصرجدید ۱ و ۲ ) و بعد چه کیفی داشت که این سالنها فیلمهای تارکوفسکی و پاراجانوف و روفنشتاین را به زبان اصلی پخش می کردند و ما برای کلاس هم که شده لابلای غولهای نقد فیلم آن زمان بر می خوردیم و داخل سالن می شدیم


ادامه مطلب ...

تبریک نوروز

بوی جان می آید اینک از نفس های بهار

دستهای پر گل اند این شاخه ها ؛ بهر نثار

با پیام دلکش " نوروزتان پیروز باد "

با سرود تازه " هر روزتان نوروز باد "

شهر سرشار است از لبخند ؛ از گل ؛ از امید

تا جهان باقی ست این آئین جهان افروز باد

باعث افتخار است که شادباش اینجانبان پیشتر از نسیم خنک نوروزی خدمتتان شرف یاب شود.

همکاران شما در اداره بودجه خوزستان

           

هدیه ای برای مادر / گربه /پر طرفدار ترین زبان جهان /

چهار برادر ، خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و دکتر،قاضی و آدمهای موفقی شدند. چند سال بعد،آنها بعد از شامی که باهم داشتند حرف زدند. اونا درمورد هدایایی که تونستن به مادر پیرشون که دور از اونها در شهر دیگه ای زندگی می کرد ، صحبت کردن.
اولی گفت: من خونه بزرگی برای مادرم ساختم . دومی گفت: من تماشاخانه (سالن تئاتر) یکصد هزار دلاری در خانه ساختم. سومی گفت : من ماشین مرسدسی با راننده تهیه کردم که مادرم به سفر بره..
چهارمی گفت: گوش کنید، همتون می دونید که مادر چقدر خوندن کتاب مقدس را دوست داشت و میدونین که دیگه هیچ وقت نمی تونه بخونه ، چون چشماش خوب نمی بینه. من ، راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که میتونه تمام کتاب مقدس رو حفظ بخونه . این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفت. من ناچارا" تعهد کردم به مدت بیست سال و هر سال صد هزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط باید اسم فصل ها و آیه ها رو بگه و طوطی از حفظ براش می خونه. برادرای دیگه تحت تاثیر قرار گرفتن. 

 

بقیه اش تو ادامه مطلب ((نظر فراموش نشه))

ادامه مطلب ...