برادر گرامی جناب آقای ابوالقاسی
انتصاب شایسته حضرت عالی را به سمت مدیر کل دفتر بودجه وزارت آموزش وپرورش از صمیم قلب تبریک می گوییم.
روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالا های گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد امده است .
فکر می کنید آن مرد چه کرد؟!
خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ و یا اشک ریخت ؟
او با لبخندی بر لبان و نوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : "خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود :
مغازه ام سوخت ! اما ایمانم نسوخته است! فردا شروع به کار خواهم کرد!
مردى از اهل حبشه نزد رسول خدا صلوات الله علیه و آله آمد وگفت : یا رسول الله ! گناهان من بسیار است. آیا در توبه به روى من نیز باز است ؟
پیامبر (ص) فرمود : آرى ، راه توبه بر همگان ، هموار است. تو نیز از آن محروم نیستى.
مرد حبشى از نزد پیامبر (ص) رفت. مدتى نگذشت که بازگشت و گفت :
یا رسول الله ! آن هنگام که معصیت مى کردم ، خداوند ، مرا مى دید ؟
پیامبر (ص) فرمود : آرى ، مى دید.
مرد حبشى ، آهى سرد از سینه بیرون داد و گفت : توبه ، جرم گناه را مى پوشاند ؛ چه کنم با شرم آن ؟
در دم نعره اى زد و جان بداد.
یاجواد الائمه ادرکنی
شهادت امام محمد تقی (ع) جواد الائمه بر همه شیعیان تسلیت باد.
یاد باد آن روزگاران یاد باد.
علی جان خود می دانی چقدر علاقه دارم در این صفحه ی خاموش ، فریاد درونیم را به تصویر بکشم و با برادران بودجه ایم سخن بگویم .
و هرازگاهی می بینم دوستی از جمع مان کوچ کرده و این برای حقیر خیلی سخت است .
نمی دانم این کلبه ی حقیرانه بودجه را چه کسی بنا کرد که اینچنین عندلیبان
در رفتنشان ،دل دوستان را می لرزانند.
همه ی رنج فراق به یک طرف ، اما گاهگاهی طوفان بی مروتی در این کلبه را تخته می کند آن دوسال سخت، بی حرمتی را به جان خریدیم ، چرا که نغمه های پرستوهای مانده در قفس دل آشنایان را نوازش می داد و ما هم دل خوش داشتیم که روزی این بند بکسلد. واین چنین هم شد و گلستان به سرو چمن خندید.
واین شادی صباحی طول نکشید و پس از حضور پرستوها در حرم آقا امام رضا "ع" دوباره به کلبه ی احزان برگشتیم.
دل را ز رضا بگیرم چه کنم؟
بی یاد رضا اگر بمیرم چه کنم ؟
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان رضا اگر نگیرم چه کنم؟
(این یاد بادی است از برادر رفیعی )
خلاصه آشنایی آمدو این فاصله را بدتر از آن دوسال سخت کرد . چرا که تعامل کاری در سنوات گذشته و آشنایی اش با نزاکت یاران بودجه ، با ما چنین کرد.
یاد دارم در زمان گذر از مرحله اول همه در کنار برادر نجیب مان "سیامک" ایستادیم. و با عزت و افتخار از مسیر سخت عبور کردیم .
و حالا در این مرحله نیز همه غریبانه دور این عزیز و آن عزیز حلقه زدیم .
تا بگذرد....
یاران یکی پس از دیگری از جمع ما جدا می شوند سید بزرگ و حیدری شاداب چه دیر آمدند و چه زود رفتند صدای حزین قرآن خواندن سید هنوز در کوش جانم یاد یاران را زنده می کند . آرزوی تندرستی و موفقیت را برای هردو دارم.
مگر می شود بزرگانی همچون حسین زاده ، شیرخانی، جهان سپاس ، قلی پور،حیدری،بختیاری، سعادتی، شفیعی،امانی و... را فراموش کرد؟
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
علی جان : می بینی که چرا نمی خواهم بنویسم. واقعا" خیلی سخت است که همه آنچه که می خواهم بنویسم باید mp3 ویا DVD کنم.
در سفری که امام خمینی(ره برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه میشوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان میگوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی میگوید:
۱) اولا مدتی است که کسی به اینجا سر نمی زنه - چرا؟- چراش رو از خودم پرسیدم - خداکنه تکلیف دفتر ( و انشاله مدیرکل آن ) روشن بشه ( آنطوری که آرزوی ما و شماست ) تا دل و دماغ برای همه بماند .
۲ ) قادر عزیز هفته پیش اینجا بود ( یعنی دقیقا همینجایی که من نشستم ) و بهش گفتم : قادر جان شمابنویس ولی دوست داشتی رمز دارش کن ( رمزش رو هم برای خودمونی ها پیامک کن )
3 ) حاج رسول حیدری ( دوست - رفیق و همکار) بسیار با معرفت ؛اداره بودجه آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان را به مقصد سازمان فنی حرفه ای استان ترک گفتند . منتها این بار در کسوت معاون پشتیانی . دفتر بودجه برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و کسب درجات بالای اداری و علمی را دارد .
4 ) جناب محمدرضا موسوی ( یار - همراه ) با صفا و رئیس بودجه استان لرستان ، خرم آباد را به مقصد اهواز ترک گفتند - شنیده ها حاکی است که خلق و خوی با محبت و روی گشاده و خوش اخلاقی آقای آروین و همکاران ارجمندشان در این امر بی تأثیر نبوده است . انشاء اله ایشان و متعلقینشان هم قرین سلامت و موفقیت بوده و با هم در تماس باشند .
5 ) از همه همکاران استانی می خواهم با توجه به قدمت زیاد آقای موسوی و سابقه نسبتا قابل ملاحظه حاج آقا حیدری در بودجه از ذکر خاطره و یادداشت برای این دو بزرگوار به صورت کامنت یا پست در این وبلاگ دریغ نکنند .
6 ) ولسلام ( بعد از یه مدت طولانی نباید زیاد پر نویسی کنم )
اى شه توس که سرچشمه الطاف خدایى جان ما باد فدایت که ولینعمت مایى
ولادت با سعادت سلطان، امیر و ولی نعمت تمام ایرانیان، هشتمین حجت سرمد، نگین درخشان وطن، السلطان اباالحسن، حضرت رضا (علیهالسلام) مبارک باد.