روزی یک زوج، بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.
آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.
تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند.
سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟
شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه : بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم،اونجا ...
برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم.
اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود.
سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو زمین انداخت .
همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :"این بار اولته" دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد.
بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:"این دومین بارت" بعد بازم راه افتادیم
وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.
سر همسرم داد کشیدم و گفتم :"چیکار کردی روانی؟ حیوان بیچاره رو کشتی!دیونه شدی؟"
همسرم با خونسردی یه نگاهی به من کرد و گفت:"این بار اولت بود"
توماس هیلر ، مدیر اجرایی شرکت بیمه عمر ماساچوست ، میو چوال و همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بودند که او متوجه شد بنزین اتومبیلش کم است. هیلر به خروجی بعدی پیچید و از بزرگراه خارج شد و خیلی زود یک پمپ بنزین مخروبه که فقط یک پمپ داشت پیدا کرد.او از تنها مسئول آن خواست باک بنزین را پر و روغن اتومبیل را بازرسی کند.سپس ...
برای رفع خستگی پاهایش به قدم زدن در اطراف پمپ بنزین پرداخت.
او هنگامی که به سوی اتومبیل خود باز می گشت ، دید که متصدی پمپ بنزین و همسرش گرم گفتگو هستند. وقتی او به داخل اتومبیل برگشت ، دید که متصدی پمپ بنزین دست تکان می دهد و شنید که می گوید :” گفتگوی خیلی خوبی بود.”
پس از خروج از جایگاه ، هیلر از زنش پرسید که آیا آن مرد را می شناسد.او بی درنگ پاسخ داد که می شناسد.آنان در دوران تحصیل به یک دبیرستان می رفتند و یک سال هم با هم نامزد بوده اند.
هیلر با لحنی آکنده از غرور گفت :” هی خانم ، شانس آوردی که من پیدا شدم . اگر با اون ازدواج می کردی به جای زن مدیر کل، همسر یک کارگر پمپ بنزین شده بودی.
” زنش پاسخ داد :” عزیزم ، اگر من با او ازدواج می کردم ، اون مدیر کل بود و تو کارگر پمپ بنزین .”
آیا می دانید بدن جوجه تیغی در هنگام تولد حالت ژله ای دارد و حتی ممکن است در حین تولد نیمی از بدنش توسط تیغهای بدن مادر کنده شود اما به مرور بدن کاملاً ترمیم می شود؟
آیا می دانید سگ از نژاد اسب است و خود اسب هم از نژاد ماموت یا همین فیلهای امروزی است؟
برای مطالعه چیزای جالبتر به ادامه مطلب مراجعه کنید. . .
نظر فراموش نشه
ادامه مطلب ...کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد ازفرزندش یک قهرمان جودو بسازد استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد میتواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند.
در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد.
بعد از 6 ماه خبررسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار میشود.
استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تک فن کار کرد.
سر انجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد!سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاهها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات کشوری، آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری کشور انتخاب گردد.
وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد رازپیروزیاش را پرسید. استاد گفت: "دلیل پیروزی تو این بود که اولاً به همان یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود، و سوم اینکه راه شناخته شده مقابله با این فن، گرفتن دست مخالف حریف بود که تو چنین دستی نداشتی!
یاد بگیر که در زندگی، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده کنی.راز موفقیت در زندگی، داشتن امکانات نیست، بلکه استفاده از "بی امکانی" به عنوان نقطه قوت است.
نظر فراموش نشه . . .
درگذشت مادر گرامیتان را خدمت شما و خانواده گرامیتان تسلیت عرض نموده و برای شما از خداوند منان صبر مسئلت داریم . ما را در غم خود شریک بدانید.
اداره بودجه آپ استان گلستان
جک از یک مزرعهدار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار. قرار شد که مزرعهدار الاغ را روز بعد تحویل
بدهد. اما روز بعد مزرعهدار سراغ جک
آمد و گفت: «متأسفم جوون. خبر بدی برات دارم. الاغه مرد.»
جک جواب داد: «ایرادی نداره. همون پولم رو پس بده.»
مزرعهدار گفت: «نمیشه. آخه همه پول رو خرج کردم..»
جک گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.»
مزرعهدار گفت: «میخوای باهاش چی کار کنی؟»
جک گفت: «میخوام باهاش قرعهکشی برگزار کنم.»
مزرعهدار گفت: «نمیشه که یه الاغ مرده رو به قرعهکشی گذاشت!»
جک گفت: «معلومه که میتونم. حالا ببین. فقط به کسی نمیگم که الاغ مرده است.»
یک ماه بعد مزرعهدار جک رو دید و پرسید: «از اون الاغ مرده چه خبر؟»
جک گفت: «به قرعهکشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و 998 دلار سود کردم.»
مزرعهدار پرسید: «هیچ کس هم شکایتی نکرد؟»
جک گفت: «فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم.»
همیشه در هر شکستی یک فرصت جهت بهرهبرداری هست.
انسان سالانه بیش از ۱۰ میلیون مرتبه پلک می زند!خورشید ۳۳۰۳۳۰ مرتبه بزرگتر از زمینه! یک گالن روغن سوخته، میتواند تقریبا یک میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند! ناخنهای انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخنهای پا رشد میکنند! حرف E بیشتر از تمام حروف انگلیسی، در کلمات بکار میرود در حالیکه حرف Q کمترین کاربرد را دارد! خوردن یک عدد سیب اول صبح، بیشتر از یک فنجان قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی میشود! دلفینها هم مانند گرگها هنگام خواب یک چشمشان را باز میگذارند! قدیمیترین آدامسی که جویده شده، متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش بوده است! اسکیموها هم از یخچال استفاده میکنند، منتها برای محافظت غذا در مقابل یخ زدن! سرعت آب دهانی که هنگام عطسه از دهان شما خارج میشود، حدود ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت است! ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول میکشد تا نور خورشید به زمین برسد! جویدن آدامس هنگام خوردن پیاز، مانع از اشکریزی شما میشود! در تایوان بشقابهای گندمی درست میشود و افراد بعد از خوردن غذا، بشقابشان را هم میخورند! یکچهارم استخوانهای بدن، در پای او قرار دارد! اثر لب و زبان هر کس، مانند اثر انگشت او منحصربهفرد است!اگر میخواهی از آرواره یک تمساح جان سالم به در ببری، انگشتهایت را در چشمانش فرو کن. وقتی شخصی در سریلانکا سرش را از طرفی به طرف دیگر تکان میدهد، یعنی «باشه»!یکی از شگفتیهای ریاضی این است که وقتی عدد 111111111 را در خودش ضرب کنی، جواب خواهد شد:
12345678987654321«Dreamt» تنها کلمهایست که در زبان انگلیسی با mt تمام میشود!!«یویو» اولین بار به عنوان یک سلاح در فیلیپین استفاده میشد!در واشنگتن بیشتر از مردمانش، تلفن وجود دارد.
سلام خدمت اساتید محترم
میشه یه نفر که فرم ۳-۱ موافقتنامه را پر کرده به من کمک کنه؟
۱- عیدی منظور بند «و» یا سایر یا هردو ؟
۲-بازنشستگی سهم دولت / بیمه درمانی شاغلین / بیمه درمانی بازنشسته منظور چیه ؟ اگه حقوق بند و که وزارت رفاه پرداخت میکنه و بیمه تامین اجتماعی سهم دولت که دستگاه پرداخت میکنه کجاست؟ اگه جاریه بند و کجاست و آیا سند جانبازان قابل تفکیکه . . .
لطفا تو قسمت نظر کمکم کنید
هر وسیله که مثل ساعت دقیق کار میکند ، تنها در شرایط زیر خراب خواهد شد:
1-هنگامی که به آن نیاز حیاتی دارید.
۲-هنگامی که میخواهید با عملکرد مناسب آن جلوی دیگران پز بدهید.
3-دقیقا از روزی که گارانتی آن تمام میشود.
4-وقتی قصد فروش آن را دارید !
5-هنگامی که فقط برای لحظه ای با خود فکر کردید که چقدر از داشتن این وسیله راضی هستید.
نظر یادتون نره . . .