دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

در ادامه مطلب برادر بزرگوارم علی در باره تفاوت انسانها

 با عرض پوزش از وقفه بوجود آمده در ارتباط با وبلاگ 

انسانها شخصیتهای مختلفی دارند و برخورد با آنها متفاوت است به ادامه مطلب توجه فرمائید..

ادامه مطلب ...

خواب آشفته

  گفتم: سلام خواجه، گفتا: علیک جانم / گفتم: کجا روانى ؟ گفتا: خودم ندانم   

نیمه شبِ پریشب گشتم دچار کابوس‏ / دیدم به خواب حافظ ، توى صف اتوبوس

گفتم: بگیر فالى، گفتا: نمانده حالى / گفتم: چگونه ‏اى؟ گفت: در بند بى‏خیالى  گفتم که: تازه تازه شعر و غزل چه دارى / گفتا که: مى‏سرایم شعر سپید بارى‏

 گفتم: کجاست لیلى ، مشغول دلربایى ؟ / گفتا: شده ستاره در فیلم سینمایى  

گفتم: بگو ز خالش، آن خال آتش افروز / گفتا: عمل نموده، دیروز یا پریروز گفتم: بگو زمویش، گفتا: که مِش نموده / گفتم: بگو ز یارش، گفتا: ولش نموده گفتم: چرا، چگونه؟ عاقل شدست مجنون؟ / گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون

گفتم: کجاست جمشید؟ جام جهان نمایش؟ / گفتا: خریده قسطى تلویزّیون به جایش‏ گفتم: بگو ز ساقى حالا شده چه کاره‏ / گفتا: شده پرستار یا منشى اداره گفتم: بگو ز زاهد، آن رهنماى منزل / گفتا: که دست خود را بردار از سر دل گفتم: ز ساربان گو با کاروان غم‏ها / گفتا: آژانس دارد با تور دور دنیا  گفتم: بکن ز محمل یا از کجاوه یادى / گفتا: پژو دوو بنز یا گلف تُک مدادى

گفتم که: قاصدت کو؟ آن باد صبح شرقى / گفتا که: جاى خود را داده به فکس برقى گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره / گفتا: به جاى هدهد دیش است و ماهواره‏ گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد / گفتا: به پست داده ، آوُرد یا نیاوُرد ؟
گفتم: بگو ز مشکِ آهوى دشت زنگى / گفتا که: ادکلن شد در شیشه ‏هاى رنگى‏ گفتم: سراغ دارى میخانه‏اى حسابى / گفت: آن چه بود از دم گشته چلوکبابى

میلاد مولی الموحدین امیرالمومنین علی (ع)و روز پدر مبارک

میلاد مولی الموحدین 

  

امیرالمومنین  

 اسدالله الغالب علی بن 

 

 ابیطالب علیه السلام مبارک باد.

قال رسول الله (ص) :

عَلِیُّ مِنِّی مِثلُ رَأسی مِن بَدَنی                          علی نزدمن مانندسرنسبت به بدنم است

 

عَلِیُ مَعَ الحَقَّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ حَیثُ کانَ             علی باحق است وحق هرجاعلی باشدهمراه اوست

اِنّ السَّعیدَکُلَّ السَّعیدَحَقَّ السَّعیدِ مَن اَحبَّ عَلیاً فی حَیاتِهِ وَ مَوتِهِ   

خوشبخت واقعی درحقیقی کسی است که علی رادرحیات وبعدازشهادتش هم دوست داشته باشد.

یـا اُمَّ سَلَمَهٍ هذاعَلِیٌ لَحمُهُ لَحمی وَ دَمُهُ دَمی وَ هُوَ منّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی اِلا اَنَّهُ لانَبِیَّ بَعدی

ای ام سلمه این علی است که گوشتش گوشت من وخونش خون من است واوهمان است که جایگاهش نزدمن مانندجایگاهی است که هارون نزدموسی داشت بااین فرق که بعدازمن پیامبری نیست .

یاعَلیُّ لَوانَّ عَبداً عَبَداللهُ عَزَّوَجَلَّ مِثلُما اَقامَ نَوحٌ فی قَومِهِ وَکانَ لَهُ مِثلُ اُحُدٍ ذَهَباً فَاَنفَقَهُ فی سَبیل ا.. وَ مُدَّفی عُمرِهِ حتی حَجَّ اَلفِ عامٍ عَلی قَدَمَیهِ ثُمَ قُتِلَ بَینَ الصّفا وَالمَروه مَظلوماً ثُمَّ لَم یُوالِکَ یا علیٌ  لَم یَشُمَّ رائِحَهَ الجَنَتِه وَ لَم یَدخُلُها.

 ای علی اگر بنده ای خداوند را به اندازه ی ماندن حضرت نوح درمیان قوم خود عبادت کند و به اندازه وزن کوه احد در راه خدطلاانفاق نماید وآن چنان عمرکند که پیاده هزارسال حج برود سپس بین صفا و مروه مظلومانه کشته شود ولی ولایت تو را ای علی نداشته باشد نه بوی بهشت رااستشمام         می کند و نه داخل آن می شود.

 

نقشه 25 گنج بزرگ دنیا از زبان امام جعفر صادق علیه السلام


امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

1- طلبتُ الجنة، فوجدتها فی السخأ: بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.

2- و طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة: و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏ گیری (مثبت و سازنده) یافتم.

3- و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فی شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»: و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگی خدا تعالی و رسالت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) یافتم.

ادامه مطلب ...

پایان ماجرای کارتونی بیپ بیپ(road runner)و کایوت(cauot)

پایان ماجرای کارتونی بیپ بیپ(road runner)و کایوت(cauot)

ماجرا از این قراره که پسر دیوید بکهام فوتبالیست مشهور که مادرش هم خواننده ومدل معروفیه از باباش بهونه میگیره که چرا همش بیپ بیپ از دست روباهه فرار میکنه و روباه تو نقشه هاش همیشه شکست میخوره باید حتما کایوت(روباه)برنده بشه.آقای بکهام دست به دامن شرکت سازنده این کارتون یعنی شرکت کلمبیا پیکچرز(Colombia pictures) میشه و میگه این خواسته پسر منو برآورده کنید هرچقدر پول هم بخواهید میدم انها از این کار امتناع میکنن میگن نمیشه.

بکهام تنها راه خلاصی از دست بهونه های پسرش را خریدن تمام سهام شرکت مذکور میبینه وپس از خرید چون عمده سهامدار است برای راضی نگهداشتن پسرش دستور میده که بیپ بیپ توسط روباهه گرفته و خورده بشه.

این پایان کارتونی که 30 سال ماها نگاش کردیم وبکهام با پولش بهش خاتمه داد.


احترام آیت الله مرعشی نجفی به پدر

درباره مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی رحمه الله ، مرجع بزرگ تقلید که افزون بر توفیق های سترگ معنوی و علمی و پرورش فرهیختگان بسیار حوزوی، آثار گسترده فرهنگی از خود به یادگار گذاشت، آورده اند که آن بزرگوار گفته بود: آن گاه که نوجوان بودم و مادرم از من می خواست پدرم را از خواب بیدار کنم، صدا کردن پدر برایم دشوار بود. ازاین رو، چهره و گونه هایم را کف پاهای پدرم می مالیدم و با چنین لطافت فروتنانه ای پدرم را بیدار می ساختم. هنگامی که پدرم بیدار می شد و مرا در چنین موقعیت متواضعانه ای می نگریست، با چشم های سرشار از اشک، دست به سوی آسمان بر می افراشت و از خداوند متعالی برایم توفیق درخواست می کرد. آیت الله العظمی مرعشی نجفی بارها می فرمود: «موفقیت کنونی من و فراوانی توفیقاتم به برکت دعای پدر و مادر است».

$ بشنو از نی چون حکایت میکند $

بشنو از نی چون حکایت می کند   

                                       وز جدایی ها شکایت می کند 

کز نیستان تا مرا ببریده اند 

                                       وز نفیرم مرد و زن نالیده اند

ادامه مطلب ...

$ انساها $

سلام : 

علی جان خیلی دلتنک نوشته هایت بودم . فکر می کردم شاید این بار شما ما را فراموش کرده اید .

ادامه مطلب ...

حکایت مقبولیت مظلوم

1- برای اولین بار و پس از مدتها هیچ نوشته ی در یک روز نداشتیم که مایه تعجب است ( از دوستان قم و خراسان شمالی هم چند روزی است که خبری نیست) پس علیرغم فشار شدید کاری پاداش بازنشستگان پیش از موعد که دوستان خوبم آقایان مصطفی لو گلستان و داودیان ایلام و دالوند و کامیاب فر خوزستان از نزدیک شاهدش بودند و جادارد که از همه آنها هم پوزش بخواهم که شرط ادب و میزبانی را بجا نیاوردم بخود گفتم یک مسوده ای باشد برای ای روز تاریخی. 

2 - امروز یکم تیر بود و طولانی ترین روز خورشید و زین پس قدرت خورسید روز بروز به زوال می رود تا در یلدا به نهایت ضعف می رسد و آنگاه با دیربیدارزیستن طولانی ترین شب سال انتظار دوباره دیدنش را ما ایرانیان در یکم دی به شادی دورهم می نشینیم . 

چرا؟ 

عجیب است . 

زمانی که خورشید در اوج اقتدار است جشنی نداریم ( که البته داشتیم و اکنون نه ) ولی در حضیضش همگان کنار هم می نشینیم که باز تولدش را حشن بگیریم در دل طولانی ترین شب سال ...................... 

بیاییم کمی آن سوترک را بنگریم . 

زمانی که افراد( موقعیتها- فرصتها - تواناییها ) هستند درکشان کنیم . 

با رخصت از دوست خوبم قادر گریزتان را می زنم به آن حکایت از دکتر که می گوید : ما چهار گونه آدم داریم یکی ..... . 

نه ادامه اش را من نمی دهم که بخود اچازه نمی دهم و لطف مزید خواهد بود اگر قادر یا آقای رضایی بجنورد یا دوستان استان قم کاملش کنند ......