شطحیات صبحگاهی

ساعت نزدیک نیمه شب و یک ربع است

که من و همکار بغل دستی ام از ساعت ۱۹ دیروزه که از پشت کامپیوترهایمان بلند نشدیم

اون رو نمی دونم ولی من دیروز ساعت ۶ صبح کارت زدم و نزدیک ۱۲ ساعت تو بودجه بودم و ۶ ساعت تو فناوری .

این ۵ - ۶ ساعت آخری یه نفس داشتیم بند واو را به آخر می رسوندیم

آخرین روزهای سال توی کوچکترین دفتر ستاد :

با اینهمه کسری و در ضمن

خودم هم دوتا دفتر و مرکز رو باهم حضور داشتند :

باید هم روزی ۱۸-۱۹ ساعت کار کرد ...

ولی همه اینها به یه خسته نباشید حاجی یونسی می ارزه - نمی ارزه ؟!

شطحیات صبحگاهی

نمی دونم از اثرات ساعت ۳ صبح تو اداره بیدار موندنه یا

۹ ساعت یک ضرب پای کامپیوتر نشستن یا

روز جمعه بعدازظهر به وزارت خونه اومدن و یه نفس تا صبح کار کردن

یا رفتن مدیرکل دفتر به یه مرکز دیگر

که شاید با رفتنش تو هم بری

یا از اینکه مسئول دفتر کی بشه است

یا اینکه اصلا دفتر باشه

یا اینکه این همکارم که بغل دستم نشسته است

چقدر میدونه که من دارم چکار می کنم

یا از اینکه از ساعت ۱۲ شب به اینور فن های وزارت خونه رو خاموش کردن

یا از اینکه مختارنامه رو تواداره دیدنه ....

نمی دونم از هر چی که هست ...

خیلی با این همکارم که بغل دستم داره با کامپیوترش آخرین گزارش ابلاغ اعتبارو برای جلسه فردا صبح مدیران کل استانها درمی آره

جاتون رو خالی کردیم .

بهش پیشنهاد دادم ( یه ساعت پیش دو صبح ) که چطوره یه اس ام اس بزنم .

یا اینکه تماس بگیریم و بگیم :

سلام حاج آقا شما چند ماهه عائله مندی و اولاد رو ندادین و .......

نمی دونم این حالت یعنی :

غم سنگینی صفر یا غربت غریبان

می گویند : ماه صفر سنگین است ( افواه عامه )

می گویند : حضرت رسول (ص) پس از پایان این ماه صدقه می دادند .

می گویند : این ماه به سادگی نرفته و در انتهایش سه بزرگ را با خود برده .

اما من می گویم

که دهه آخر صفر دهه غریبی است

شروعش با اولین اربعین های دنیاست

شروعش با اولین شور حسینی است .

شروعش ( یا همان بیستم صفر ) با اولین سوگ عقیله بنی هاشم است .

.

.

التماس دعا برای آقای نوری ....

در این ایام پرفیض (حزن  خمسه آخر صفر) که با شور حسینی در مراسم سوگواری تعزیت رحلت فخر کائنات و شهادت کریم اهل بیت و ثامن الحجج ( علیهم صلوات و السلام ) شرکت می فرمائید .

از دعا برای مریض منظور ( آقای نوری مدیرکل دفتر برنامه و بودجه ) دریغ نفرمائید ...

ایشان چند روزی است که به علت عارضه ریوی در بیمارستان شهید باهنر تهران بستری گردیده اند .

تسلیت همکاران بودجه استان قزوین برای آقای اخوان ....

تاریخ ارسال	دوشنبه 11 بهمن ماه سال 1389 ساعت 07:50
ارسال کننده	سیدجواد آهنی  <[e-mail]>
عنوان نامه	تسلیت ، تعزیت و اظهار همدردی با برادرمان جناب آقای اخوان
متن نامه	گاهی تسلیت واژه اندکی برای اظهار همدردی و تسکین است اما ... انا لله و انا الیه راجعون دوست و برادر ارجمندمان جناب آقای کمال الدین اخوان رئیس معزز اداره بودجه اداتره کل آموزش و پرورش استان کردستان با تقدیم تسلیت و تعزیت رحلت مرحوم ابوی گرانقدر تان خدمت جنابعالی و خانواده معزی ، ضمن طلب غفران و آمرزش ابدی برای آن عزیز سفرکرده ، صبر و شکیبایی جزیل برای بازماندگان را از درگاه عظمای ایزد قادر خواهانیم . قابل دانسته ما را نیز در غم و اندوه خود سهیم و شریک بدانید . اداره بودجه آموزش و پرورش استان قزوین - داوریار شیرخانی و سیدجواد آهنی و ...

قوانین و مقررات سایت  |  حریم شخصی کاربران  |  گزارش تخ

موافقتنامه های تملک سال ۱۳۸۹

با تلاش همکارمان سرکار خانم نوحی چند موافقتنامه دیگر ( در حوزه تملک دارائی ) امضا و به صورت فایل پی دی اف درآمد . همکاران می توانند از آدرس ذیل فایل فشرده را برداشته و پس از زدن پسورد که در سایت اصلی آمده از پنج فایل فوق بهره گیرند .

توضیح اینکه این سری از موافقتنامه های شامل آی تی هم می شود که بعضی از دوستان پی گیر آن بودند .

http://s1.picofile.com/file/6310382292/tamalok_1389.rar.html

تسلیت برای آقای اخوان.......

با خبر شدیم دوست قدیمی و همکار ارجمندمان

آقای کمال اخوان ریاست محترم بودجه آموزش و پرورش استان کردستان در سوگ پدر خویش به عزا نشسته است ... .

من از طرف خود و همه همکاران دفتر برنامه و بودجه مصیبت وارده را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت گفته و برای آن فقید سعید علو درجات را از بارگاه احدیت خواستارم .

برای قادر .......

قادر نظری داده برایم که منقلبم کرد

از او سپاسگزارم سخت

من ( من نوعی ) چون در عالم واقعیت دنیای مطلوبم را نمی یابم

پناه می برم به به دنیای مجازی که عالم سینما در قرن بیست و بیست و یک اینگونه است ..

مگر نه اینکه ششصد سال پیش حافظ غزل را به اوج تغزل رسانید ...

و یا هزار سال پیش فردوسی شاهنامه اش قیامت کرد ....

پس این فیلمخانه ها ( نوشته هایش ) دنیای شخصی من است که دریچه ای را به رویم باز می کند برای فرافکنی ....... .

باز توصیه می کنم این Inception عجب حکایتی است و دیدنش ( با زیرنویس مطلوب البته ) مطلوبتر

منتظر نظران قادرگونه اتان هستم ...

فیلمخانه ....

چندی است که وبلاگ دچار فترت عجیبی شده گفتم شاید اشکال از خودم باشد که به غیر مطالب مناسبتی و نسبتا رسمی چیز جدیدی را قلمی نمی کنم پس حالا همه را مجددا دعوت می کنم برای خویش انگاری اینهم از باز روشن کردن چراغ اول از خودم .

چند ماه پیش بود که صحبت از فیلم کردم و دوستی پیشنهاد دیدن فیلمهای جدید را کرد طی این سه چهار ماه این فیلمها را دیدم :

در ضمن نظر دهی لطفا فراموش نشود

به یاد نهم دی ماه ۱۳۸۸ - نقطه تجلی هشت ماه دفاع مقدس

حروف خ م ی ن ی در امام خمینی ( س ) و امام خامنه ای ( مد ظله العالی ) مشترک است ، فقط حضرت آقا یک ( آه ) بیشتر دارد که از دست خواص بی بصیرت می کشد .

۹ دی ماه ، اولین سالروز اتقلاب سوم

روز زدن سیلی محکم ملت بر چهره سران منافق فتنه و خواص بی بصیرت گرامی باد.

با خامنه ای کسی نگردد گمراه

او در شب فتنه می درخشد چون ماه

در هر نفسی برای او می خوانیم

لا حول و لا قوه الا بالله

دفتر برنامه و بودجه