دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

دفتر بودجه وزارت آموزش و پرورش

وبلاگ غیر رسمی دفتر بودجه و گروههای بودجه استانها

عیــــــــــــــــــــــــــــــــــد سعیـد فطر مبارک

ماه رمضان ،ماه خوبی ها ،ماه سفیدی ها ،ماه میهمانی حق ،ماه قضاوقدر ،ماه زیبایی شب قدر ،ماه آزادی و آزادگی خداحافظ .
الان که این متن را می نویسم اشک در چشمانم حلقه زده نمی خواهم تمام شوی ،می خواهم بمانی تا من هم بمانم . میخواهم بمانی تا من هم همچون سحرو شب قدرت احیا دارم و بیدار باشم .می خواهم بمانی تا من هم سبز بمانم اما میدانم باید بروی .ای رمضان ماه رحمت برو به سلامت.تا عیدی زیبا جانشینت گردد.
ای خدای رحمت ای خدای رمضان از تو می خواهم مرا ببخشی و کاری کن که 11 ماه دیگر را هم چنان رمضان با خلوص نیت بزیم. ای خدا ,رحمتت را چون ماههای دیگر به من عنایت کن و آتش جهنم را بر ما حرام کن و ورود به بهشت را حلال کن. (انشااله) 

عیــــــــــــــــــــــــــــــــــد سعیـد فطر  برهمگان مبارک باد.

سعادت

به تعداد افراد بشــر انواع سعادت وجود دارد و کلید همه آنها همت است . (گوته)

سفر به فراسو

۱- شبه هفته قبل دچار اتفاق عجیبی شدم

دوست بسیار عزیزی پس از مدتها برایش فرصت ایجاد شده بود که نائل به دیدارش شوم

سر به پا عازم قرار شدیم و چون شوق بسیار بود با ماشین شخصی عازم شدم.

و غافل از این گرفت و گیرهای مختلف طرح ترافیک...

ماشین را در نزدیک دفتر آشنایی قرار داده و چون خیال رفت داشتیم آن دوست گفت دیگر دیر شده و من در حال رفتنم و من...

سرخورده از این بازی تقدیر سر برگشت داشتم که خویشتن را اسیر صیادان طرح ترافیک دیدم .

بعد التماسی دو ساعته به هر حال رها شدم و اما چون نیک در همراه خود نگریستم آن پیامهای أن دوست را یافتم که منتظر بوده و من........

۲


ادامه مطلب ...

هیچ کس رو بی جواب نگذارید

جواب سلام را با علیک بده ،
جواب تشکر را با تواضع ،
جواب کینه را با گذشت ،
جواب بی مهری را با محبت ،
جواب ترس را با جرأت ،
جواب دروغ را با راستی ،
جواب دشمنی را با دوستی ،
جواب زشتی را به زیبایی ،
جواب توهم را به روشنی ،
جواب خشم را با صبوری ،
جواب سرد را به گرمی ،
جواب نامردی را با مردانگی ،
جواب همدلی را با رازداری،
جواب پشتکار را با تشویق ،
جواب اعتماد را بی ریا ،
جواب بی تفاوتی را با التفات،
جواب یکرنگی را با اطمینان،
جواب مسؤلیت را با وجدان ،
جواب حسادت را با اغماض،
جواب خواهش را بی غرور،
جواب دورنگی رابا خلوص،
جواب  بی ادب را با سکوت ،
جواب نگاه مهربان را با لبخند ،
جواب لبخند را با خنده ،
جواب دل مرده را با امید ،
جواب منتظر رابا نوید ،
جواب گناه را با بخشش،
و جواب عشق چیست جز عشق ؟
همیشه جوابه های ، هوی نیست .
جواب خوبی را با خوبی بده .
جواب بدی را هم با خوبی بده .
هیچ وقت جواب سر بالا نده .
هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار.
مطمئن باش هر جوابی که بدهی "یه روزی، یه جوری، یه جایی"به تو باز می گردد!!

سئوال در مورد پر کردن فرم موافقتنامه///

سلام خدمت اساتید محترم 

میشه یه نفر که فرم ۳-۱ موافقتنامه را پر کرده به من کمک کنه؟ 

۱- عیدی منظور بند «و» یا سایر یا هردو ؟ 

۲-بازنشستگی سهم دولت / بیمه درمانی شاغلین / بیمه درمانی بازنشسته منظور چیه ؟ اگه حقوق بند و که وزارت رفاه پرداخت میکنه و بیمه تامین اجتماعی سهم دولت که دستگاه پرداخت میکنه کجاست؟ اگه جاریه بند و کجاست و آیا سند جانبازان قابل تفکیکه . . . 

 

 

                                                                         لطفا تو قسمت نظر کمکم کنید

نیمه ماه ضیافت

شروعش را معمولا یادم نیست . رمضان را

یکی دو روزی زودترک خودت را به آزمون می کشی که ببینی امسال هم میتوانی یا خیر

اما به تقویم چون به نیمه می رسد را همیشه به یاد داری چه حالا چه سالهای دور ( که نه تکلیفی بود و نه صیامی از برایت).

این سالها شب نیمه که میشود دم دمای افطار یا کمی بعد ترکش خودت را به جای بازی می رسانی و رو به شرق قرص تمام ماه مهربان را می بینی و چه بی اختیار

چه بخواهی چه نخواهی دقایقی طلوعش را نظاره گر می شوی

در اول سرخی زیبایش به یادت می آورد که این ماه زیبا در چنین شبی

نظاره گر بوده به دنیا آمدن سبط اکبر امیر مومنان (ع)را

خشنودی دل رسول اله (ص)

و شادی نفس ام ابیها (س)

کریم اهل بیت حسن مجتبی و

می گویی:

نمی دانم این ماه َ- ماه قبلش هم که قرص تمام بود و آن هم نیمه شعبان

بزرگی اش هم همین بود اما این سرخی را نداشت و به یاد می آوری که این

احمر الحمیرا چیست

آری ماه می داند که میلاد است اما میلاد کیست ؟

میلاد تنها ترین اولیا

میلاد یکه ترین اوصیا

میلاد یگانه دژ ایستاده در برابر ام الافتنه ها ( معاویه و عمرو عاص)

میلاد آن دلاوری که حتی از سر ریا کاران و سالوس مسلکان

جهاد را نیز صلاح ندید.

میلاد اسوه صبر و بردباری که سخت در برابر جنگ نرم داخلی ایستاد و

جگر را شرحه شرحه بر سر این امتحان سخت نهاد .

به خود می گویم :

چه سعادتی که شیعه هستم و شیعه باور که اگر لایق باشم

مکتبی را رهپوی هستم که از دل صبر مجتبی

شور حسینی می آفریند و این یعنی:

ماه تمام

از دل مولود ماه تمام رمضان است که

حماسه قمر بنی هاشم زاده می شود .

و یادمی گیرم که به وقت فتنه پنهان و آنجایی که حق و باطل تمییز شان بسیار سخت است .

و اذهان مشوش تبلیغات صبر باید و صبر .

صبری استوار - صبری مجتبوی .

و گاه منکر عیان و شفاف شدن مرز بین حق و باطل

یوم الفصل عاشورا

ملک الفصل کربلا .

باید که داغ جگر شرحه شرحه حسن را در

گلوی اصغر یافت

در پهلوی قاسم جست .

در کتفهای عباس پیدا کرد

و با لب تشنه ابا عبداله یاد کرد .

آنگاه در خطبه های زینب و زین العابدین سرود .

عید ماه تمام رمضان و میلاد حسن مجتبی بر همه شیعیان مبارک

مرد کور

مرد کور 

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و

ادامه مطلب ...

آزمون دامادها

آزمون دامادها

زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند.

یکی از دامادها را به خانه اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم
میزدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.
دامادش فوراً...

ادامه مطلب ...

آنکه شنید و آنکه نشنید

آنکه شنید و آنکه نشنید 

بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...

نگاه خیام به ارزش شادی

روزی کسی به خیام خردمند ، که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت : شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی درگذشت ؟!
خیام پرسید : این پرسش برای چیست ؟
آن جوان گفت : من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا کنم و خیرات دهم و...
خیام خندید و گفت : آدم بدبختی هستی ! خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست زندگان و مستمندان را بگیری تا نمیرند تو به دنبال مردگانت هستی ؟!... بعد پشتش را به او کرد و گفت مرا با مرده پرستان کاری نیست و از او دور شد .