جناب آقای نوری مدیر کل محترم برنامه وبودجه
درگذشت والده گرامیتان
راتسلیت عرض نموده ،برای شما وخانواده محترمتان صبر و اجر و برای آن مرحومه
رحمت واسعه و علو درجات از خداوند متعال مسئلت داریم .(اداره بودجه آموزش و
پرورش استان بوشهر)
دیروز جمعه ۲۶ شهریور والده آقای نوری پس از تحمل بیماری صعب العلاج دار فانی را وداع گفتند
۱- دوستی از سر محبت می گوید: پس چرا نمی نویسی؟زیرا عقیده دارد : می نویسی پس هستی
پس باشندگی ام را مدیون اویم .
۲- در تاریخ بارها و بارها خواندیم که شروع جنگ جهانی اول با شلیک دو گلوله به قلب آرشیدوک ولیعهد اتریش در سارایوو توسط صربهای افراطی صورت گرفته بود . آیا اینگونه بود ؟ خیر
این یک ماشه بود - زیرا در آنها سالها پادشاهی پروس ( آلمان ) به مدد متحد کردن دوک نشینهای کوچک آلمانی زبان مرکز اروپا و امپراتوری هنگری(اتریش-مجارستان ) به مدد زوال نسبی دولت عثمانی و فتح شرق اروپا و داشتن جمعیت قابل توجه خود را خسران زده می یافتند چرا که می دیدند که به لحاظ جمعیت و ماشین جنگی در حال سبقت گرفتن بر استعمارگران پیر اروپا هستند و حال آنکه بجز اندکی آلمان هیچ مستعمره در خور توجهی ندارند و این برایشان گران تمام می شد . لذا دنبال بهانه ای تا جنگ را آغاز گر باشند و اتفاق بالا موجب Chane-Reaction برای جنگ خانمان سوز اول گردید .
3- در تاریخ خوانده ایم که هنگام هجوم ابرهه به مکه سپاه او شترهای عبدالمطلب را مصادره کردند .
هنگامی که حضرت عبدالمطلب به طلب شترهایشان آمدند ابرهه به طعنه ایشان را گفتند: از من نمی خواهی کعبه را ویران نکنم ؟ حضرت نگاهی به آسمان انداخته و با نگاهی معنا دار گفتند :.... خانه را صاحبش حفظ خواهد کرد .
4- در قرآن می خوانیم که : ما قرآن را فرستاده ایم و خود حافظ آن خواهیم بود . بنابراین باید آگاه باشیم که خداوند و کلام منزل او کوچکترین نیازی به حمایت ما نداشته و نخواهد داشت
اما...
دقیقا این ما هستیم که نیاز به این حرمت داریم و توهین به کلام اله توهین به حریم نیست که به حرم است و اگر این حرم فتح شود( زبانم لال ) یقیقنا هدف بعدی بیت اله الحرام است . پس سکوت روا نیست....
این مطلب نا تمام ماند تا درنگی بعد
۱- شبه هفته قبل دچار اتفاق عجیبی شدم
دوست بسیار عزیزی پس از مدتها برایش فرصت ایجاد شده بود که نائل به دیدارش شوم
سر به پا عازم قرار شدیم و چون شوق بسیار بود با ماشین شخصی عازم شدم.
و غافل از این گرفت و گیرهای مختلف طرح ترافیک...
ماشین را در نزدیک دفتر آشنایی قرار داده و چون خیال رفت داشتیم آن دوست گفت دیگر دیر شده و من در حال رفتنم و من...
سرخورده از این بازی تقدیر سر برگشت داشتم که خویشتن را اسیر صیادان طرح ترافیک دیدم .
بعد التماسی دو ساعته به هر حال رها شدم و اما چون نیک در همراه خود نگریستم آن پیامهای أن دوست را یافتم که منتظر بوده و من........
۲
شروعش را معمولا یادم نیست . رمضان را
یکی دو روزی زودترک خودت را به آزمون می کشی که ببینی امسال هم میتوانی یا خیر
اما به تقویم چون به نیمه می رسد را همیشه به یاد داری چه حالا چه سالهای دور ( که نه تکلیفی بود و نه صیامی از برایت).
این سالها شب نیمه که میشود دم دمای افطار یا کمی بعد ترکش خودت را به جای بازی می رسانی و رو به شرق قرص تمام ماه مهربان را می بینی و چه بی اختیار
چه بخواهی چه نخواهی دقایقی طلوعش را نظاره گر می شوی
در اول سرخی زیبایش به یادت می آورد که این ماه زیبا در چنین شبی
نظاره گر بوده به دنیا آمدن سبط اکبر امیر مومنان (ع)را
خشنودی دل رسول اله (ص)
و شادی نفس ام ابیها (س)
کریم اهل بیت حسن مجتبی و
می گویی:
نمی دانم این ماه َ- ماه قبلش هم که قرص تمام بود و آن هم نیمه شعبان
بزرگی اش هم همین بود اما این سرخی را نداشت و به یاد می آوری که این
احمر الحمیرا چیست
آری ماه می داند که میلاد است اما میلاد کیست ؟
میلاد تنها ترین اولیا
میلاد یکه ترین اوصیا
میلاد یگانه دژ ایستاده در برابر ام الافتنه ها ( معاویه و عمرو عاص)
میلاد آن دلاوری که حتی از سر ریا کاران و سالوس مسلکان
جهاد را نیز صلاح ندید.
میلاد اسوه صبر و بردباری که سخت در برابر جنگ نرم داخلی ایستاد و
جگر را شرحه شرحه بر سر این امتحان سخت نهاد .
به خود می گویم :
چه سعادتی که شیعه هستم و شیعه باور که اگر لایق باشم
مکتبی را رهپوی هستم که از دل صبر مجتبی
شور حسینی می آفریند و این یعنی:
ماه تمام
از دل مولود ماه تمام رمضان است که
حماسه قمر بنی هاشم زاده می شود .
و یادمی گیرم که به وقت فتنه پنهان و آنجایی که حق و باطل تمییز شان بسیار سخت است .
و اذهان مشوش تبلیغات صبر باید و صبر .
صبری استوار - صبری مجتبوی .
و گاه منکر عیان و شفاف شدن مرز بین حق و باطل
یوم الفصل عاشورا
ملک الفصل کربلا .
باید که داغ جگر شرحه شرحه حسن را در
گلوی اصغر یافت
در پهلوی قاسم جست .
در کتفهای عباس پیدا کرد
و با لب تشنه ابا عبداله یاد کرد .
آنگاه در خطبه های زینب و زین العابدین سرود .
عید ماه تمام رمضان و میلاد حسن مجتبی بر همه شیعیان مبارک
آقای مهندس قنبری سیستم سرانه را به روز کردند.
من خواستم رو سایت رسمی دفتر قرار بدهم به خاطر حجم بالا قبول نکرد .
برای همین برای ایمیل همکاران فرستادم
اما برای محکم کاری هم اینجا اعلام می کنم
هرکی نتونست دریافت نکنه یه زنگ بزنه براش می فرستیم.
مطلب ذیل نیز از آقای نوری با محوریت موضوع رمضان است :
جادوی کلمات در آیات روزه
از اینهم که بگذریم آیههاى اول سوره"علق"شهادت مىدهد که این سوره اولین سورهاى بوده که نازل شده، و در اولین روز بعثت نازل شده، و همچنین سوره"مدثر"شهادت مىدهد که در روزهاى اول دعوت نازل شده، و به هر حال بسیار بعید است که اولین آیه نازل، در ماه رمضان باشد علاوه بر اینکه جمله مورد بحث که مىفرماید: "شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن" دلالت صریحى ندارد بر اینکه مراد از قرآن اولین قسمت نازل آن باشد، پس حمل آیه بر اولین جزء نازل آن حملى استبدون دلیل.
و نظیر این آیه در دلالتبر اینکه قرآن در یک زمان نازل شده آیه: "و الکتاب المبین اناانزلناه فى لیلة مبارکة انا کنا منذرین" (18) و آیه: "انا انزلناه فى لیلة القدر" (19) مىباشد چونکه از این آیات بر مىآید همه قرآن در یک زمان نازل شده، و ظاهر آنها نمىسازد با اینکه منظور نزول اولین قسمت نازل آن باشد، و یا منظور اولین روز انزال آن باشد، قرینهاى هم در کلام نیست که بخاطر آن قرینه بتوانیم دست از ظاهر آن برداریم.
"فمن تطوع خیرا فهو خیر له"
کلمه تطوع از ماده(ط - و - ع)است.و معناى طوع مقابل معناى کراهت است، و یا بگو به این معنا است که انسان کارى را به رضا و رغبتخود انجام دهد، آنگاه همین طوع وقتى به باب تفعل مىرود و به صورت تطوع در مىآید.معناى داوطلب بودن هم بر آن اضافه مىشود پس تطوع به معناى این است که انسان خودش داوطلبانه کارى را انجام دهد که اطاعتخدا هم هست، بدون اینکه در انجام آن کراهتى داشته باشد، و اظهار ناراحتى و گرانبارى کند، حال چه اینکه آن عمل الزامى و واجب باشد.و چه غیر الزامى و مستحب.
این معناى اصلى کلمه تطوع بوده، پس اگر مىبینیم که فعلا در خصوص افعال مستحب استعمال مىشود یک اصطلاحى است جدید، که بعد از نزول قرآن در بین مسلمانان رائج گشته، و منشاش هم این بوده که معمولا عمل نیکى که یک مسلمان داوطلبانه انجام مىدهد عمل مستحب است، و اما عمل واجب هر چه هم که بطوع و رغبت انجام شود باز بوئى از اکراه و اجبار در آن هست.
ادامه مطلب ...ادامه مطلب آقای نوری :
دلیل عمدهاى که ضعف این قول را روشن مىکند دو چیز است.
اول اینکه: روزه همانطور که دیگران هم گفتهاند یک عبادت عمومى و همگانى است، و اگر منظور از آیه شریفه مورد بحث آن بوده باشد که اینان گفتند، قطعا تاریخ آن را ضبط مىکرد، و دیگر اختلافى در ثبوتش پدید نمىآمد و بهمین دلیل نسخ آن نیز ثابت مىشد و کسى در آن اختلاف نمىکرد و مىبینیم که اینطور نیست، و در هر دو قسمت اختلاف شدید هست.
علاوه بر اینکه ملحق شدن عاشورا به سه روز در هر ماه و وجوب یا استحباب روزه آن بعنوان یک عید از اعیاد اسلامى از بدعتهائى است که بنى امیه(لعنهم الله)آن را ابداع کردند، بدین جهت ابداع کردند که در آن روز در واقعه کربلا ذریه رسول خدا ص و اهل بیت او را از بین بردند، مردانشان را کشتند و زنان و ذرارى ایشان را به اسارت برده اموالشان را غارت کردند، و از خوشحالى و مسرت آن روز را مبارک شمرده، براى خود عید گرفتند، و روزه آنرا تشریع کردند تا از روزه گرفتن آن روز رکتبگیرند.
و باز بهمین منظور براى روزه آن روز فضائلى جعل کردند، و برکاتى تراشیدند، و احادیثى(به این مضمون که عاشورا یکى از اعیاد اسلامى است، و بلکه از اعیاد عامهاى است که حتى مشرکین جاهلیت و یهود و نصارا هم از زمان بعثت موسى و عیسى آن را پاس مىدارند)جعل کردند، در حالیکه هیچ یک از این مضامین درست نیست، نه یهود عاشورا را عید مىدانسته و نه نصارا، و نه مردم جاهلیت و نه اسلام، چون عاشورا نه یک روز ملى بوده تا نظیر نوروز و مهرگان عید ملى و قومى بشود، و نیز در آن روز هیچ واقعهاى از قبیل فتح و پیروزى براى ملت اسلام اتفاق نیفتاده، تا نظیر مبعث و میلاد رسولخدا ص روزى تاریخى براى اسلام باشد، و هیچ جهت دینى هم ندارد تا نظیر فطر و قربان عیدى دینى باشد، پس عزت و احترامى که بنى امیه براى عاشورا درست کردهاند عزتى استبدون جهت.
دلیل دوم: بر ضعف این قول این است که آیه سوم از آیات مورد بحثیعنى آیه: (شهر رمضان)الخ سیاقى دارد که با نازل شدنش جداى از دو آیه دیگر نمىسازد، تا ناسخ آیههاى قبل باشد: چون ظاهر سیاق این است که جمله(شهر رمضان)خبر باشد براى مبتدائى که حذف شده، و یا مبتدائى باشد براى خبرى که حذف شده، که توضیحش گذشت در نتیجه بیانى خواهد بود براى جمله: (ایاما معدودات)و با در نظر گرفتن این معنا هر سه آیه کلام واحدى خواهد بود، که غرض واحدى را دنبال مىکند، و آن عبارت است از واجب بودن روزه ماه رمضان.